زویی

هرچقدر بعید...باز تو خدای منی...

زویی

هرچقدر بعید...باز تو خدای منی...

می دونی؟
حتی اگه حرف تو درست باشه...نمی تونم...
نمی تونم دلم رو دوباره خوش کنم و بعدش یهو همه چیز خراب بشه...نه اینکه نتونم تحمل کنم!!! فقط دیگه دلم نمی خواد اتفاق بیفته،چون تحملش راحت نیست...

نمی دونم چرا جدیدا توی ملی که میشینم عوض درس خوندن،مدام فکرم میره به جاهای مختلف...
یهو می بینم دلم میریزه و خودمم نمی دونم چرا...
بعدش نگاه می کنم می بینم 2 ساعته...واقعا 120 دقیقه است که زل زدم به یک صفحه از کتاب رو به روم :(

احساسا نا امنی می کنم :(

نمی دونم به قیافه ام میاد انقدر غمگینم یا نه!!!
ولی اونروزی دوست ممد تا دیدم گفت چرا انقدر غمگینی!!! ولی سوال بعدیش برام عجیب تر بود!!! پرسید تا حالا با کسی نبودی؟؟؟
خیلی این ۲ تا ربط داره به هم؟جدی می خوام بدونم...

87.107.166.2
چی میگه؟؟؟

پ.ن: هان؟