زویی

هرچقدر بعید...باز تو خدای منی...

زویی

هرچقدر بعید...باز تو خدای منی...

دارم میرم مسافرت...این مسافرت ها یه بدی داره...دلم واسه اینجا تنگ میشه...مخصوصا اونجا که مشغوایت کمتره و آدم می تونه بیشتر فکر کنه و بیشتر دلش می خواد که بنویسه...

پ.ن: این ترم می خوام 20 واحد بردارم...نمی دونم سنگ بزرگه یا نه.ولی باید پاس کنم.بااااید پاس کنم...
نظرات 6 + ارسال نظر
مرمر سه‌شنبه 30 مرداد 1386 ساعت 18:04

راه حلش یه کاغذه و یه خودکار. بنویس. همیشه. هرجا که هستی. تنها چیزیه که بی منت به آدم کمک می کنه!

فاطمه سه‌شنبه 30 مرداد 1386 ساعت 23:52

خوش بگذره..
کار خوبی می کنی

دل نبشته ها چهارشنبه 31 مرداد 1386 ساعت 09:41 http://delnebesht.blogspot.com

خوش بگذره.امیدوارم این ترمم موفق باشی.مواظب خودت باش!

نیکو شنبه 3 شهریور 1386 ساعت 04:40 http://www.mypaper.blogfa.com

خوبی ؟؟؟
خوش بگذره ...

پرسیده بودی کجام ...
شاید دنبال دلتنگیام ... نمی دونم ...
بازم پیداش نکردم ...

نیکو شنبه 3 شهریور 1386 ساعت 04:42

راستی ...
سوغاتی ، یادت نره ... D:

مریم یکشنبه 4 شهریور 1386 ساعت 00:14 http://dailysmile.blogfa.com

ایشالله سفر خوش میگذره
این سنگ بزرگ رو هم که برداشتی میتونی پاس کنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد