زویی

هرچقدر بعید...باز تو خدای منی...

زویی

هرچقدر بعید...باز تو خدای منی...

مرد می خواهد...این گذشتن از خاطرات مرد می خواهد...این گذشتن از برف سفیدی که روبرویت نشسته...برف دست نخورده...دلت نمی خواهد...اما ته دل ترسی هم دارد...سخت است...پایت تا زانو داخل برف برود...سرما تا مغز استخوانت نفوذ کند...این که قدم بعدی را برداری...اینکه برنگردی و از پشت پنجره زل بزنی به این سفیدی پاک ِ ناب...مرد می خواهد این گذشتن...جرات می خواهد...
نظرات 3 + ارسال نظر
آنی یکشنبه 11 آذر 1386 ساعت 17:42

مرسی آقا سجاد عزیز.
رساله ت رو خوندم اصلا مزخرف نبود ...

نرگس یکشنبه 11 آذر 1386 ساعت 23:10

مرددددددددددددددددددد میخواد!!!

زهره دوشنبه 12 آذر 1386 ساعت 15:35 http://www.zohreh_f.persianblog.ir

چه آهنگی.....احساسی را بیدار می کند که نمی توانم بدانمش...اما دوستش دارم...زیاد...زیاد.
می تونم بپرسم خواننده اش کیه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد